صدای شیهه ی اسبان، شنیده می شود و
جهان به خونِ شهیدان کشیده می شود و
کَمَر شکست، جهان زیرِ این بلای بزرگ
تمامِ عرش و مَلَک، قد خمیده می شود و
ببین که کوفه شده قتلگاهِ پیر و جوان
صدای کودکِ زخمی شنیده می شود و
سکینه صِیحه کشان می دَوَد در آن میدان
عزای کودکِ عطشان پدیده می شود و
ببین که معرکه برپاست، چون علی اکبر
به تیغِ فتنه ی دشمن کشیده می شود و
و عمّه ضَجّه کُنان، خاک می کُنَد بر سر
گُلِ عزیزِ حسین است، چیده می شود و
حسین، بی سر و مجروح و ردّ ِ سیصد زخم
به روی پیکرِ زخمیش دیده می شود و
حجاز و شام دل آزرده، کربلا غمگین
و رنگِ عَرش و مَلَک هم، پریده می شود و
نشسته کشورِ لاهوت، در سیاهیِ محض
به زیرِ غم، تنِ دنیا خمیده می شود و
فدای زجرِ حسین و فدای صبرِ حسین
خمیده کُلّ جهان در کنار قبرِ حسین
شاعر: آمنه نقدی پور
از کتاب معراج خون
"مرد عاشورایی"
می تکانم بغض، بر ویرانه هایش اشک می بارَد
چشم هایم با خیالِ شانه هایش اشک می بارَد
دست هایم قَدّ ِحتّی شانه هایش نیست، می دانم!
مَرهَمِ هر درد، از بُغضِ صدایش اشک می بارَد
خنجرش مثلِ مُسَلسَل های زَرّین می دَرَد شب را
مردِ عاشورایی ام، از آیه هایش اشک می بارَد
چون کبوتر با دو بالِ زخم خورده راز می گوید
بس که او می گِریَد از شال و ردایش اشک می بارَد
در کنارِ غربتِ سجّاده پیدا می شود گاهی
بینِ قرآن خواندنم حتّی خدایش اشک می بارَد
این زیارت های عاشوراییِ در سُجده غم دارد
مرثیه از ابتدا تا انتهایش، اشک می بارَد
دست هایم هر شب از "اَمّن یُجیب" َش لرز می گیرد
آتشِ در سینه ام بر تکّه هایش اشک می بارَد
شمع ها در چَشم هایم، قطره قطره ذوب می گَردَد
شمع حتّی در غمش تا پیشِ پایش، اشک می بارَد
شاعر: آمنه نقدی پور
از کتاب معراج خون
مطالب مرتبط: محرم, امام حسین, شعر برای امام حسین, عاشورا, شعر مذهبی،امام حسین, اربعین حسینی, امام حسین،سوگواران،امام حسین, شعر در مورد کربلا, شهادت امام حسین, کربلا ،حدیث کسا, حدیث شریف کسا, آمنه نقدی پور, شعرمذهبی, نقدی پور،امام حسین, اربعین حسینی, کتاب معراج خون , آمنه نقدی پور , شهدای کربلا , امام حسین
- ۰ نظر
- ۲۸ بهمن ۹۶ ، ۰۱:۵۹